عزیز دل مامان و بابا فاطمهعزیز دل مامان و بابا فاطمه، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

بوی بهشت من : فاطمه

شاهکار جدید فاطمه کوچولو

سلام فاطمه ی ده ماه و بیستو سه روزه ی من . امروز می خوام برات از شیطونی هات بگم . از اونجایی که علاقه ی خاصی به ماشین لباسشویی داری همش میری ازش اویزون میشی و وقتی هم که روشنه و می چرخه نگاش می کنی . دیروز 2 بار موقع شستن لباسا اومدی ماشینو خاموش کردی . امروزم خودت دو سه بار اومدی ماشینو روشن کردی با تنظیم برنامه و زمان شستشو و درجه و ... دقیقا همون کارایی که من انجام می دادم و شما یکی دو بار دیدی و حالا یاد گرفتی . من هم از دستت حرص خوردم هم کلی ذوق کردم . فدات بشم که داری حسابی غیر قابل کنترل می شی . راستی یه کار دیگه هم یاد گرفتی . منو بابایی بعد نماز تسبیحاتو با انگشتامون می گیم شمام یاد گرفتی دستاتو میاری بالا و انگشتای خوشج...
30 ارديبهشت 1392

یک کوچولوی تیرماهی چه شخصیتی دارد

مواظب باشید! بهتر است احتیاط کنید. شما با بچه‌ای طرف هستید که 40 سال بعد هم به یادتان می‌آورد او را در جمع دعوا کرده‌اید. شاید کودک تیر ماهی شما جثه ریزی داشته باشد اما اصلا گول ظاهر او را نخورید، چون در عین حال که لاغر به نظر می‌رسد همیشه برای خوردن اشتها دارد و این اشتها گاهی شما را شگفت‌زده می‌کند! مثلا وقتی ساعت یک نیمه شب از مهمانی به خانه برگشته‌اید و حسابی هم غذا خورده‌اید اصلا متعجب نشوید اگر این کوچولو از شما تقاضای یک وعده غذای قبل از خواب کرد! اتفاقا باید بابت این موضوع خوشحال باشید چون او هرگز برای این‌که با شما لج کند از راهکار نخوردن استفاده نخواهد نکرد و البته چون حسابی پرتحرک ...
30 ارديبهشت 1392

شعر نو برای فاطمه

امروز یهویی حس شعر گفتنم گرفت و یه شعر برات گفتم دخترم . امیدوارم خوشت بیاد . من بچه که بودم زیاد شعر می گفتم ولی خوب هیچکی منو کشف نکرد دختر نازنینم     همیشه بهترینه     عشق مامان و باباش   فرشته ی زمینه     چراغ خونه ی ماست   هدیه ای از خداجون     که اومده خونمون   فرشته از اسمون     فاطمه ی عزیزم   همیشه باشی سالم     غمی نبینی مادر   همیشه باشی صالح     لبات همیشه خندون   دلت همیشه خوش باد     باشی همون دختری   که...
27 ارديبهشت 1392

سری ششم عکسای عسلم

سلام به دختر گلم و همه ی دوستای خوبم و اقوام عزیزم که از وبلاگ فاطمه دیدن می کنند و نظر می دهند. امروز می خوام چند تا عکس از فاطمه بگذارم وقتی که از حموم اومده بود و خیلی ناز شده بود . اینم فاطمه جونم در حال بازی ...
26 ارديبهشت 1392

فاطمه جونم می گه حم یا حوم

سلام نفس مامان . روز ها به سرعت میان و می رن و من باورم نمیشه که شما به این زودی ده ماهو پانزده روزت شد . منو بابا خیلی دوست داریم .نمی دونی چه قدر شیرینی .  من عاشق قه قه خنده هاتم وقتی ریسه میری از خنده خیلی نمکی می شی . اما چند روزی هست که یه کلمه ی  جدید یاد گرفتی . میری جلوی حموم خونه ی خودمون و مادر جونی وا میستی میگی حم حم یعنی حمام . عاشق اب بازی و حموم هستی . واسه همینم یه روز انقدر گفتی حم و گریه کردی که مادر جون بردت حموم و کلی ذوق کردی . این روزا سرم یه کم شلوغه هم به خاطر امتحانای میان ترم و هم شیطونی های تو . واسه همینم کمتر می رسم بیام برات بنویسم . باید ببخشی عزییییییییییییز دلم . بووووووووووووووس ...
22 ارديبهشت 1392

اتل متل توتوله

فاطمه ی ده ماهو ده روزه ی من ، دیشب شام رفته بودیم خونه ی مامان لیلا اینا . اونجا کلی با تلفن حرف زدی و شیرین کاری کردی و دلبری کردی . اما کار جدیدی که دیشب انجام دادی : من پاهامو دراز کرده بودم و شما رو نشونده بودم رو پام . که شما یه کار بامزه انجام دادی و ما کلی ذوق کردیم . بلهههههههه اتل متل توتوله البته شعرشو نخوندیا ولی هی دستتو میزدی رو پای من و خودت . خیلیییی با مزه بود . هورااا ...
16 ارديبهشت 1392

فاطمه داااالی میکنه - فاطمه می گه دایی

فاطمه جون ده ماهو هفت روزه ی من ، امروز ساعت 6 صبح وقت داروت بود منم مجبور شدم بیدارت کنم . بعدش تا یه ساعت نخوابیدی و یه کار جدید انجام دادی فدات بشم . اونم این بود که با بابا میثم داالی می کردی . یعنی هی پتو رو می کشیدی رو سرتو بر می داشتی می گفتی آآآآ به جای دااالی یه کلمه ی دیگه هم دیروز یاد گرفتی و می گی دای یا دادا یعنی دایی هورااااااا فاطمه هرروز بهتر از دیروز دینگ دینگ ...
14 ارديبهشت 1392

فاطمه جونم دوباره سرما خورده

دختر گلم دو شب پیش شما اصلا خوب نخوابیدی و همش اب دهنتو سخت قورت می دادی و خیلی بی قراری کردی . دیروز بردیمت دکتر گفت که سرما خوردی و یک سری دارو داد که شما طبق معمول واسه خوردنشون کلی مارو اذیت میکنی . انشالله زودتر خوب شی گلم . ...
14 ارديبهشت 1392